جدول جو
جدول جو

معنی غداره کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

غداره کشیدن
(دُ مَ دَ)
به روی کسی غداره کشیدن، حمله کردن با غداره به کسی. رجوع به غداره شود
لغت نامه دهخدا
غداره کشیدن
یا غداره بروی کسی. حمله کردن به غداره بدو
تصویری از غداره کشیدن
تصویر غداره کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ / رِ کَ دَ)
خارج کردن عصارۀ چیزی. فشردن بذر یا میوه ای تا آب آن خارج شود. کشیدن شیرۀ چیزی، کنایه از ناتوان ساختن شخص از بسیاری تحمیل کردن کاری بر او. شیرۀ کسی را کشیدن
لغت نامه دهخدا
(پَ خَ دَ)
رسم کردن دائره. حلقه کشیدن. رسم کردن خطی گرد که همه نقاط آن از مرکز بیک فاصله باشد:
ز خط کشید رخت گرد خویش دائره ای
فغان که رهزن دلها حصار پیدا کرد.
صائب.
صاحب آنندراج گوید:دائره کشیدن و ساختن آن است که سایلی برای خود یا غیری بجهت فراهم آوردن زری کاغذی گیرد و در آن شکل دائره ای کشد و بنام هر یکی چیزی بنویسد یا از دهنده بنویساند که به او رساند و این را در عرف هند چندا گویند:
در بزم زمانه بی نوایم ای کاش
مطرب ز برای من کشد دائره ای.
محمد قلی سلیم.
کشیده دائره صدره ز طوق قمری سرو
رعونت از قد موزون او گدائی کرد.
محسن تأثیر.
یک لب لعل کی از بوسه کندسیر مرا
بهر من دائره ای کاش نکویان بکشند.
وحید
لغت نامه دهخدا
(پَ دَ)
خطی گرد کشیدن. صورت دائره رسم کردن، شکل دایره بر کاغذ و جز آن احداث کردن، رسم کردن دایره ای بر صفحه ای و نوشتن اسامی عده ای بر دور آن و استعانت جستن از کمک فقیری یا دستیاری در امر خیر دیگری در بالای آن.
- دایره برای فلان کشیدن، گردنامه و نامۀ توزیع او را ترتیب دادن. گردبرگرد آن نوشتن یا جمع کردن مالی برای فقیری. دائره ای کشیدن و اسامی عده ای از اغنیا را نوشتن تا بی تصور تقدم وتأخر هر کدام مبلغی را تعهد کنند. برای فقیری اعانه جمع کردن:
یک لب لعل کی از بوسه مرا سیر کند
بهر من دایره ای کاش نکویان بکشند.
وحید.
رجوع به دایره درین معنی شود، برآوردن و نواختن دایره، ساز معروف. بیت زیر شاهد این معنی و موهم معنی قبل است:
در بزم زمانه بی نوایم، ای کاش
مطرب ز برای من کشد دایره ای.
سلیم.
کشید دایره صد ره ز طوق قمری سرو
رعونت از قد موزون او گدائی کرد.
تأثیر
لغت نامه دهخدا
(پَ شِ کَ تَ)
حمل کردن دانه کشان کشان از جایی بجای دیگر. کشان بردن دانه، دانه آوردن. دانه رسانیدن. (آنندراج) :
غم مرغان گرفتار ندارد صیاد
مور از رحم مگر دانه به این دام کشد.
(از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دایره کشیدن
تصویر دایره کشیدن
خطی گرد کشیدن، شکل دایره بر کاغذ احداث کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عصاره کشیدن
تصویر عصاره کشیدن
هونیدن شپیلیدن افشردن پالاکیدن
فرهنگ لغت هوشیار